لجبازی یک نوع رفتار و واکنش نامطلوب است که به صورت های مختلفی خود را نشان می دهد از جمله آسیب رساندن به خود و دیگران، ناسزا گفتن، گریه کردن و فریاد کشیدن، شکستن وسایل و …
در افراد لجباز پایین بودن اعتماد به نفس و عدم داشتن خود باوری مثبت و پذیرفتن خود واقعی، مشهود است. معمولاً لجبازی یا منفی کاری از 2 سالگی شروع، در حدود 3 تا 4 سالگی به اوج می‌رسد و در حدود ۶ سالگی کاهش پیدا می‌کند. نکته مهم این است که بچه‌ها از ۲ تا ۳ سالگی می‌خواهند خود را ثابت کنند و به استقلال برسند و همین را والدین، لجبازی می‌نامند. در حالی که این‌گونه رفتار‌ها لجبازی نبوده بلکه نوعی منفی کاری برای اثبات وجود و به دست آوردن استقلال است.
همه کودکان کارهایی را انجام می‌دهند که از آن منع شده‌اند. در این صورت عده‌ای از والدین یا با تنبیه کلامی یا بدنی با فرزند مقابله می‌کنند. گروهی هم تلاش می‌کنند با دلیل و برهان خطای کودک را به او گوشزد کنند. برخی هم چشم‌پوشی می‌کنند و بی‌تفاوتند و در واقع نمی‌دانند چه واکنشی باید نشان دهند. این درحالی است که می‌توان گفت به تعداد پدر و مادر‌ها شیوه‌های متفاوت برای تربیت کودک وجود دارد، اما انضباط خشک و خشن و بی‌رحمانه قابل پذیرش نیست بلکه رفتار والدین باید قاطع، محکم و توأم با محبت باشد.


عوامل زیادی در تداوم و تشدید لجبازی کودکان نقش دارند که عمدتاً مربوط به خانواده هستند:

استبداد والدین: 
وقتی کودکان درخواستی دارند و یا والدین آنها را مجبور به انجام عملی برخلاف میلشان می کنند لجباز می شوند. گاهی توجه زیاد والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب می شود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود، طوری که کودکان به دلیل آوردن، جرو بحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواست های مکرر متوسل می شوند. گاهی نیز علت لجبازی کودکان آن است که والدین در برابر لجبازی های آن ها رفتار ثابتی ندارند. مثلاٌ یک روز هیچ عکس العملی در برابر لجبازی نشان نمی دهند و روز دیگر از آن ها می خواهند مطابق با خواسته آن ها رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی می کنند.    
                        
بی توجهی: 
بی توجهی والدین به کودک و روحیات او، خود سبب آن می شود که آنان تدریجاً بهانه گیر و لجباز شوند. چنانچه کودکی مورد بی توجهی قرار گیرد، سعی می کند از طریق منفی کاری و لجبازی توجه دیگران را به خود جلب کند. مثلاً جلوی تلویزیون می ایستد، هنگام صحبت کردن دیگران داد و بیداد می کند و موقع غذا خوردن از سر سفره بلند می شود. والدین هنگام مشاهده ی چنین رفتارهایی با بحث های طولانی، خواهش و یا حتی تنبیه به رفتار منفی کودک توجه می کنند و بدین ترتیب به تدریج کودک می آموزد که برای کسب توجه دست به این رفتارها بزند. کودک نیاز به توجه دارد، از طریق صحبت کردن ، بازی، پاسخ به سوالات او، ابراز علاقه و غیره به کودکان خود توجه کنیم.


محرومیت ها و نیازهای شدید:
محرومیت ها خود پدید آورنده بهانه گیری ها و لجبازی هاست. محرومیت از نوازش و مهر مادری که گاهی ممکن است حالتی چون خرابکاری و دشمنی را به همراه آورد. گاهی نیازهای شدید برای کودک بهانه گیری و لجبازی بوجود می آورد. مثل کودکی که در اثر خستگی شدید نیاز به استراحت دارد و یا به علت تحمل دردهای شدید نیاز به آرامش دار؛ در چنین صورتی کودک بهانه گیری می کند.

بد آموزی ها:
کودکان در مواردی می آموزند که مسائل و مشکلات خود را از راه زور و جبر حل کنند. جنبه های اکتسابی در کودکان سبب پدید آمدن حالات روحی خاصی است که کودکان را به انجام رفتار های آن چنانی وا می دارد.

آزمایش ها: 
در مواردی کودکان والدین خود را مورد آزمایش قرار می دهند و می خواهند بدانند آیا با آن ها می توانند زور آزمایی کنند یا نه؟ برای درخواست و نیازشان از راه گریه و بهانه گیری اقدام می کنند.

بی صبری ها:
گاهی لجبازی های کودکان ناشی از بی صبریشان است. کودک صبر و تحمل لازم چون دیگران را ندارد تا به هدف یا برنامه ای دست یابد. مثلاً کودکی که به غذا نیاز دارد و مادر او عجله ای برای درست کردن غذا از خود نشان نمی دهد و کودک نمی تواند صبر کند بنابراین جیغ و داد راه می اندازد.


فشار بر خود :
در بعضی از مواقع کودکان به خود فشار می آورند که بچه خوبی باشند. دستورات والدین را خوب رعایت کنند، این فشار ها موجب خستگی، ملالت و احساس ناراحتی و سرانجام لجبازی را فراهم می آورند.

بیماری های مداوم :
کودکانی که مرتب بیمار هستند، احتیاج به نوازش بیشتری دارند. کثرت دفعات بیماری سبب می شود طفل همیشه خود را با آه و ناله همدم نماید و این امر به صورت عادت در آید و طبیعی است این کودکان حتی موقعی که بیمار نیستند با گریه از پدر و مادر چیزی را طلب کنند. 

تولدی جدید: 
گاهی لجبازی کودکان از زمانی آغاز می شود که طفل جدیدی در خانه به دنیا می آید و بخش مهمی از توجه و حمایت والدین را به خود اختصاص دهد. کودک زبان آن را ندارد که از رفتار رو به تبعیض والدین سخن بگوید و عقده های درونی خود را از طریق لجبازی و سرکشی نشان می دهد. این نشان دهنده حسادت می باشد که خود عامل مهمی برای لجبازی کودکان است.


ناکامی، احساس سرکوبی شدید، پروا نداشتن کودک از والدین به علت جرأت بسیاری که آن ها به او داده اند، عدم ارضای خواسته های مشروع کودک و میل به سلطه گری از دیگر عوامل لجبازی می باشد.
هنوز بسیاری از والدین، مهارت های کنترل مناسب مقابله با لجبازی کودکان را نیاموخته اند. شکی نیست که منطقی بودن با کودک لجباز کار سختی است و گاهی اوقات صبر شما به پایان می رسد.
در مقاله بعد به راهکارهای مؤثر در برخورد با کودکان لجباز خواهیم پرداخت.