0 7103 1394 مرداد چهارشنبه, 21 شیوه های نوین حل مکعب! حل سرعتی مکعب فعالیتی است که طی آن فرد در کمترین مدت زمان ممکن و با بیشترین سرعت ممکن مکعب روبیک را حل میکند. روشهای متعددی برای حل سرعتی مکعب وجود دارد. امروزه حل سرعتی مکعب به عنوان یک فعالیت محبوب و پر طرفدار در بین جامعه بین المللی مکعب روبیک شناخته شده است. اعضای این انجمن دور هم جمع میشوند و علاوه بر برگزاری مسابقات، سعی در ابداع و پیشرفت شیوه های نوین حل مکعب دارند. سازندگان پازل نیز همچون اعضای دیگر این انجمن تلاش میکنند تا همگام با ابداع این شیوه های نوین، پازل های جدیدی را تولید کنند. متدهای حل مکعب: یک مکعب روبیک استاندارد را می توان از طریق متدهای گوناگون حل کرد. اگر چه همه این متدها سرعتی نیستند، در برخی شیوه ها، از الگوریتم لایه به لایه استفاده میشود در حالی که در برخی شیوه های شناخته شده دیگر (اگر چه خیلی استفاده نمی شوند) از متد "اول گوشه ها" (corners-first) و متد Roux استفاده می شود. متد CFOP: سیستم CFOP (صلیب-F2L-OLL-PLL) که به شیوه فردریک نیز شهرت دارد از زمانی به این نام نهاده شد که خالق آن جسیکا فردریک در مسابقات جهان روبیک 2003 توانست مقام دوم را کسب کند. در این شیوه در گام نخست یک شکل صلیبی از قطعات لایه اول مرتب میشوند. باقیمانده قطعات این لایه همراه با لایه دوم همزمان با لایه دیگر مرتب میشوند که به آن "جفت های گوشه ای (لبه ای)" یا SLOT میگویند. در آخر لایه آخر در و مرحله حل میشود- اول همه قطعه های لایه بدون توجه به اینکه سر جای خودشان قرار بگیرند مرتب میشوند طوری که آن وجه یک رنگ شود. این مرحله را "جهت یابی" قطعات می نامند. و غالبا با یک سری الگوریتم هایی به نام (OLL (Onetation of last layer اجرا می شوند. سپس در گام بعد، تمامی آن قطعات به محل درست خودشان برده میشوند. این مرحله نیز توسط یک سری از الگوریتم هایی معروف به PLL جابجا کردن لایه آخر (Permutation of last layer) انجام می گیرد. متد CFOP جزء آن دسته از شیوه هایی است که برای حل سرعتی مکعب به کار برده میشود و مورد استفاده بسیاری از روبیکران سرعتی مکعب روبیک قرار میگیرد. شهرت و آوازه این متد ریشه در سرعتی دارد که میتوان با اجرای آن در حل مکعب بدست آورد.صرف نظر از مرحله اول که در همان 15 ثانیه زمان بازرسی مکعب میتوان آن را بطور ذهنی اجرا کرد، بقیه راه حل مکعب شامل اجرای الگوریتم هایی است که بر اساس حالت به هم ریخته شده مکعب تعیین شده اند. متد Petrus: این متد از زمانی به نام مبدع خود petrus شهرت یافت که استفاده کنندگان از آن به این باور رسیده اند که این شیوه خیلی بیشتر از متد (فردریک) قابل فهم ودرک است. در این شیوه ابتدا یک بلوک 2*2 از مکعب حل می شود. این بلوک در گام بعد تبدیل به یک بلوک 2*2*3 شده ونهایتا تمام قطعات لبه ای جهت یابی شده و بعد لایه های اول و دوم نیز کامل میشوند. بعد، قطعات گوشه ای لایه بالایی در جای درست خودشان قرار گرفته و سپس تمام لایه جهت یابی شده و در حالت درست خودش قرار میگیرد (طوری که تمام بر چسب های یک رنگ به سمت بالا باشند) و در آخر آخرین قطعات لبه ای جای گذاری شده (به اطراف میچرخند). Petrus Lars این متد را ابداع کرد تا از طریق آن نواقص بالفطره ای را که در روش های لایه به لایه بود را مرتفع سازد. Petrus در توصیف متد خودش اینگونه میگوید: وقتی شما لایه اول را حل می کنید، برای ادامه حل بقیه مکعب ناچار هستند دوباره لایه اول را به هم بریزند. بنابراین، آن را دوباره به هم می ریزند، چند حرکت مفید انجام داده و بعد دوباره آن را حل میکنید. باز آن را به هم ریخته، چند حرکت مفید، باز آن را مرتب میکنیم. دوباره و دوباره ... در یک متد خوب شما همیشه حرکات سفید انجام داده و دوباره کاری نمی کنید. لایه اول در اصل راهی برای حل لایه دوم است، نه قسمتی از آن! این متد جزء آن دسته از شیوه هایی است که با کمترین تعداد حرکات ممکن از طریق آن می توان یک مکعب به هم ریخته را مرتب کرد. متد Roux: اولین گام در متد روکس شکل دادن یک مکعب 3*2*1 است که اغلب این بلوک 3*2*1 در قسمت پایینی لایه سمت چپ قرار میگیرد. گام بعد شکل دادن یک بلوک 3*2*1 دیگر در سمت مخالف این بلوک است. سپس چهار قطعه گوشه باقیمانده حل میشوند. در مرحله آخر از این روش حل 6 قطعه لبه ای و چهار قطعه مرکزی که حل نشده اند حل میشوند. در این شیوه میتوان استفاده بهینه تری از 15 ثانیه زمان بازرسی مکعب کرد،به این معنا که در متد های فردریک و Petrus شما می توانید برای حل 4 قطعه از مکعب در طول 15 ثانیه زمان بازرسی بررسی کنید در حالیکه در این متد و در همین مدت زمان شما میتوانید برای حل 5 قطعه برنامه ریزی کنید. به علاوه در این متد بر خلاف متد فردریک شما نیازی به حفظ کردن الگوریتم های حل مکعب نیستید، زیرا تمامی مراحل به غیر از مرحله سوم از طریق شهودی حل می شود و نه از طریق مقداری الگوریتم از پیش تعیین شده، به همین دلیل ممکن است اجرای این متد به سرعت متد فردریک نباشد. از آنجا که در این متد نیازی به چرخاندن و جابجا کردن زیاد قطعات در مقایسه با متد فردریک نیست بنابراین میتوان در حین حل مکعب به مراحل بعدی فکر کرد، به این معنا که هم زمان با حل یک سری از قطعات می توان به دنبال راه حل مرتب کردن دیگر قطعات در مرحله بعد بود. متد Corners- First: این روش با حل قطعات گوشه ای شروع و با حل قطعات میانی پاپان می یابد. روش های حل cornerrs–first به همراه شیوه ای که یکی از قهرمانان مسابقات جهانی 1982، به نام Minh thai ابداع کرده بود؛ شیوه ای از جمله مرسوم ترین شیوه های حل مکعب در دهه 1980 به شمار میرفتند. هر چند که امروزه این شیوه ها کمتر کمتر مورد استقبال روبیکران سرعتی قرار میگیرند.بهترین شیوه corners-first توسط یک روبیکر هلندی به نام Marc waterman و درست زمانی که مکعب روبیک در اوج شهرت و آوازه خود بود ابداع کرد. او توانست در اواخر دهه 1980 میانگین رکورد 16 ثانیه خود را از خود بر جای بگذارد. ابتدا وجه سمت چپ را مرتب کنید و بعد تمام قطعات گوشه ای باقیمانده را مرتب کنید سپس، دو قطعه میانی وجه راست را مرتب کرده و آخرین قطعه میانی باقیمانده را در وجه راست سر جای خودش قرار دهید یا هر سه قطعات میانی سمت راست را مرتب کنید. در گام بعد، آخرین قطعه میانی سمت راست را حل کنید و همزمان قطعات میانی لایه وسط را بچرخانید. در آخر قطعات میانی لایه وسط را جابجا کرده تا سر جای خودشان قرار گیرند. در این شیوه تنها کافیست حدودا 7 الگوریتم حفظ کنید. متد Zbigniew Zborowski: ZZ یک شیوه مدرن حل سرعتی مکعب است که در سال 2006 توسط zbigniew zborowski پیشنهاد شد. اساس طراحی این متد دستیابی به بالا ترین سرعت حل مکعب از طریق تمرکز روی ویژگی و سبک حرکات بود. اولین گام از پیش طراحی شده Eoline نام دارد و بارزترین مشخصه متد ZZ است و عبارت است از جهت دادن تمامی قطعات میانی و در عین حال جا گذاری دو قطعه میانی زیرین. در مرحله بعد دو لایه اول باقیمانده از طریق چرخاندن فقط وجوه چپ، راست و بالایی مرتب میشوند. در این مرحله قطعات میانی لایه آخر بطور صحیح جاگذاری شدهاند زیرا قبلا در مرحله Eoline مرتب شده اند. حل لایه آخر از طریق اجرای چند تکنیک و از جمله متد فردریک انجام می شود. متد Ryam Heise: این متد در حقیقت یکی از زیر گروه های شیوه Lars petrus است.در این متد شما با حل در لایه اول کار را شروع می کنید منهای یک جفت از قطعات گوشه ای وکناری. سپس قطعات میانی لایه وسط را مرتب کرده ، یک بلوک 3*2*1 در لایه آخر و لبه متضاد آن می سازید. و نهایتا کار را با مرتب کردن سه قطعه گوشه ای باقیمانده به اتمام می رسانید. گام اول در این روش به شما آزادی زیادی برای حل مکعب خواهد داد و البته برای روبیکران سرعتی نیز فرصت خوبی خواهد بود تا نهایت استفاده را از این آزادی عمل ببرند. گام سوم نیز بیشتر در قالب یکسو کننده و جفت شونده توضیح داده شده است و فرد نیازی به از حفظ کردن مراحل پیچیده بسیار نخواهد داشت. این ویژگی ها باعث میشوند تا این متد عملکرد بسیار موفقی در حل سرعتی مکعب داشته باشد. متد Zbigniew Zborowski: این متد در اصل تاثیر خود را روی لایه آخر میگذارد آن هم زمانی که شما در حال کامل کردن روش F2L هستید. در این متد شما Cross را حل کرده و 3 جفت گوشه ای- لبه ای را حل میکنید. در حین کامل کردن آخرین جفت گوشه ای-لبه ای قطعات میانی لایه آخر نیز مرتب میکنید. در مرحله آخر بقیه مکعب مرتب میشوند و یا ابتدا گوشه ها مرتب شده و تمامی قطعات در قالب یک الگوریتم مرتب می شوند. میانگین تعداد حرکات در این متد کمتر از 50 حرکت است. اگر چه حداقل تعداد حرکات الگوریتم های لازم برای پیاده کردن کل این شیوه 158 عدد (306 با احتساب معکوس شدن ها و وارونه شدن ها) برای مرحله F2L و 270 عدد (493 با احتساب معکوس شدن ها و وارونه شدن ها) است که جمعا 428 الگوریتم لازم است. این رقم ممکن است حیرت آور به نظر برسد اما کسانی هستند که شروع به یادگیری آنها کرده اند از جمله Ron van Bruchem و Zbigniew Zborowski نویسنده:مترجم: سارا گل رازقی آدرس کوتاه برچسب ها حل سرعتي مكعب مكعب روبيك حل سرعتی مکعب روبیک روبیک سرعتی حل لایه به لایه آموزش حل مکعب روبیک نظرات کاربران تا کنون نظری ثبت نگردیده است. کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید. متن نظر خود را وارد نمایید!